وقتی لیبرالها بر اقتصاد ایران حاکم میشوند...
شنبه, ۹ دی ۱۳۹۶، ۰۲:۲۹ ب.ظ
شباهت اعتراضات خیابانی در دو دهه 70 و 90 / چرا وقتی جریان لیبرال بر اقتصاد ایران حاکم میشود، مردم با اعتراض به خیابان میریزند؟
این بار و با گذشت بیش از دو دهه از آن جریانات و در اواسط دهه ۹۰ حسن
روحانی رئیسجمهوری اسلامی ایران در دولتهای یازدهم و دوازدهم، بهعنوان
فرزند معنوی رئیسجمهور آن سالها اگر چه تحت القاب و عناوینی دیگر، با
همان رویکرد راهی را ادامه میدهد که اگر چه شاید در ظاهر متفاوت با راه آن
سالها باشد، ولی نتایجی یکسان به بار آورده است.
گروه اقتصادی - رجانیوز، چرا اعتراضات اقتصادی در جمهوری اسلامی در زمان مدیریت هاشمی رفسنجانی و روحانی رخ میدهد؟
حوالی
ظهر پنجشنبه اتفاقی عجیب در مشهد و برخی شهرهای حاشیهاش رخ داد؛ تجمعاتی
چند هزار نفری و غیرقابل تصور؛ البته با رنگ و بوی مردم زخمخورده از
بحران موسسات مالی و اعتباری غیرمجاز. چند هزار نفر از شهروندان مشهد و
حاشیههای آن، به بهانه مالباختگی، به خیابانها آمدند و به وضع موجود
انتقاد کردند.
در
دستان برخی از آنها پلاکاردهایی بود که شعارهایی را ضد بانک مرکزی و
سوءمدیریت ساختمان میرداماد در دولتهای یازدهم و دوازدهم نشان میداد و
برخی دیگر نیز با شعارهای مرگ بر گرانی آنها را همراهی میکردند. در این
میان رسانههایی چون «بیبیسی فارسی» و برخی کانالهای تلگرامی ضد انقلاب
مانند «آمدنیوز» این تجمعات را سیاسی جلوه دادند و آن را حرکت به سمت
تغییرات ساختاری در نظام قدرت ایران پیشبینی کردند؛ اما واقعیت چیست؟
اواخر
دهه ۶۰ جنگ تمام شد و آیتا... هاشمیرفسنجانی بهعنوان رئیسجمهوری
اسلامی ایران انتخاب شد. وی تصمیم گرفت تیم اقتصادی خود را متفاوتتر از
«دولت جنگ» انتخاب کند. بنابراین تیم اقتصادی خود را از برترین اقتصاددانان
معتقد به بازار آزاد برگزید. محسن نوربخش، مسعود روغنی زنجانی، محمد
طبیبیان، مسعود نیلی و... یا پستهای مهمی در دولت گرفتند یا بهعنوان
مشاوران اقتصادی دولت در پاستور رفت و آمد داشتند. دولت هاشمیرفسنجانی
مستقر شد و اقتصاددانان دوروبر آیتا... به او مشاوره دادند که باید برای
رسیدن به توسعه زودهنگام اقتصادی و حل مشکلات اقتصادی کشور به سمت اجرای
سیاستهای نئولیبرالی برود.
نسخه
نیز توسط اقتصاددانانی چون روغنی زنجانی، نوربخش، مسعود نیلی و طبیبیان
نوشته شد؛ نسخه این بود «حذف یارانه». قرار بر این شد که یارانه کالاهای
اساسی چون نان، مرغ و حاملهای انرژی بدون هیچ عایدیای برای مردم حذف شود.
سرانجام اجرای سیاستهای نئولیبرالی صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی
کلید زده شد، اما آنگونه نشد که اقتصاددانان لیبرال فکرش را میکردند.
اقتصاد
ایران با اجرای سیاستهای نئولیبرالی شاهد تورم افسارگسیخته و اعتراضات
کارگری شد؛ اعتراضاتی که البته شاید سرچشمه و منشا آن را بتوان همان خطبه
معروف مرحوم هاشمیرفسنجانی در باب له شدن بخشی از جامعه کارگری کشور زیر
چرخهای توسعه دانست. موضوعی که چند سال بعد با اجرای سیاستهای تعدیل
اقتصادی رنگ واقعیت گرفت و منجر به اعتراضات مردمی در شهرستانهای اطراف
تهران شد.
این
بار و با گذشت بیش از دو دهه از آن جریانات و در اواسط دهه ۹۰ حسن روحانی
رئیسجمهوری اسلامی ایران در دولتهای یازدهم و دوازدهم، بهعنوان فرزند
معنوی رئیسجمهور آن سالها اگر چه تحت القاب و عناوینی دیگر، با همان
رویکرد راهی را ادامه میدهد که اگر چه شاید در ظاهر متفاوت با راه آن
سالها باشد، ولی نتایجی یکسان به بار آورده است. اکنون ضریب جینی که به
معنای فاصله فقیر و غنی بوده و با عنوان شکاف طبقاتی از آن یاد میشود در
پایان سال 95 دوباره در مسیر افزایش گام برداشته و مانند دهه 70 به حدود 40
درصد رسیده است.
آمارهای
رسمی نشان میدهد در اوایل دهه 90 ضریب جینی حولوحوش عدد 37 درصد بوده،
اما این عدد اکنون در اواسط دهه 90 حتی به بالای 40 درصد رسیده است. افزایش
سطح عمومی قیمتها نیز اگرچه طبق آمارهای رسمی، تکرقمی است، اما کالاهای
اساسی مردم تورم بیش از 40 درصد را لمس کرده است. کارشناسان میگویند همین
عوامل نیز باعث شده است اعتراضات خیابانی مردم نیز رنگوبوی جدیتری به خود
بگیرد.
منبع: نوداقتصادی